می خواهیم مشکلات زنان تنها از جمله زنانی که متارکه کرده اند، بیوه هستند یا دخترانی که به هر علتی نتوانسته اند ازدواج کنند را بررسی کنیم و با ارائه راهکارهایی برای این زنان به جامعه ای پویا برسیم.
لطفاً در مورد زنان تنها و مشکلاتشان بگویید
دکتر:
به طور کلی چون در جامعه عرف است که همیشه از طرف مردها پیشنهاد ازدواج می شود و زنان تنها هیچ وقت پیشنهاد نمی دهند، این زن ها محکوم به تنهایی هستند، زنانی هم هستند که به خاطر شکست در مسایل اجتماعی و خانوادگی تنها هستند.
گاهی در یک سری از مسایل اجتماعی نیاز به حضور مرد است و زنان دچار مشکل می شوند. مثل وقتی که ماشینشان دچار مشکل می شود و باید به مکانیکی بروند یا در جایی باید با قانون یا کلانتری مواجه این جا زن احساس امنیت نمی کند مگر این که مرد کنارش باشد.
طبیعتا یک بخش از مشکلاتشان مادی است و بخشی هم عاطفی است. این زنان مردی را باید داشته باشند تا به او تکیه کنند و اگر این اتفاق نیفتد دچار خلا می شوند و ممکن است بعد از مدتی وارد رابطه جدیدی شده و دچار رنج یا طلاق عاطفی و بعد دل کندن، رنج بازگشت به تنهایی را تجربه می کنند و همین دل کندن سبب افسردگی می شود. بخش دیگری از نیازها نیز فیزیکی و روانی است.
در مورد زنانی که هرگز ازدواج نکرده اند جامعه و مردم نگاه منفی ندارند، اما به زنان مطلقه برچسب های مختلفی زده می شود.
مثلا چون این زنان آدم های آسیب دیده ای هستند ممکن است مورد سوء استفاده بعضی افراد قرار گیرند.
وجود یک زن مطلقه در فامیل سبب می شود بعضی ها فکر کنند حضور او در خانواده و فامیل خطرناک است و این گونه آسیب های روانی بسیاری می بینند. حتی در محل کار هم این مشکل هست و دیگران ممکن است به آنها پیشنهادهایی بدهند.
در مجموع آسیب ها را می توان به خانوادگی، اجتماعی، عاطفی و روانی تقسیم بندی کرد که هر کدام عواقبی فاجعه بار به دنبال دارد. گاه این زنان دچار وسوسه می شوند و با تکرار رابطه غلط، عزت نفس و صدمات روانی زیادی می بینند و افسرده می شوند.
حوزه آسیب های اجتماعی: در این بخش زنان تنها دچار مشکل می شوند البته استثنا هم وجود دارد. وقتی زنان درگیر کارهایی می شوند که صددرصد مردانه است به مشکل برخورده و عزت نفس و اعتماد به نفسشان صدمه می بیند.
حوزه آسیب های عاطفی: این حوزه طیف گسترده ای را در بر می گیرد، چون زنان تنها نیاز عاطفی دارند و می خواهند یک رابطه امن داشته باشند ولی همیشه از این می ترسند که مورد سوء استفاده قرار بگیرند.
بخش دیگر آسیب ها در سنین خاصی خود را نشان می دهند. مثلاً زنانی که خیلی جوان طلاق گرفتند وقتی به دهه ششم زندگیشان وارد می شوند در صورت بازنشستگی دیگر سرگرمی ندارند و نیاز دارند با کسی رفت وآمد کنند، اما دوستانشان اگر متأهل باشند گرفتار دختر و پسر و نوه هستند در نتیجه این زنان بیشتر احساس تنهایی می کنند.
اما اگر یک خانم ۲۵ ساله تنها جدا بشود زن ها یا دخترهای هم سن و سال زیادی دارد که بتواند وقتش را با آنها بگذراند. در سن های بالا برای این زنان، تنهایی خیلی دردناک تر است چون می بینند به کسی تعلق ندارد و بیشتر افسرده می شوند.
به خصوص که دیگر پدر و مادر هم در قید حیات نباشند و خواهر و برادرها هم گرفتار زندگی خودشان باشند.
برای این که چنین آسیب هایی پیشگیری شود چه راهکارهایی را پیشنهاد می کنید؟
دکتر:
توصیه می شود تا وقتی که هنوز جوان هستند ذهن و رفتارشان را شفاف سازند. اگر شرایطش پیش آمد ازدواج کنند اما اگر هم ازدواج نکردند توصیه می کنیم اهدافی را در زندگی دنبال کنند تا به زندگیشان معنا دهند.
مثل ادامه تحصیل، تحقیق، هنر و .... تا در زندگی خود رشد فردی داشته باشند. رفت و آمدهای علمی و دانشگاهی و معاشران خوب هم بسیار موثر هستند تا دچار خلا نشوند.
بعد از بازنشستگی شغل جدیدی داشته باشند تا این نیاز را ارضا کند. به آموزشهای جدید در حوزه های هنری و فرهنگی روی آورند تا در این شرایط بتوانند نیازشان را برآورده کنند.
اگر ممکن است مواردی را که در مشاوره هایتان بوده برایمان مطرح کنید.
دکتر:
موارد زیادی وجود دارد. مثلا خانمی ۶۰ ساله که ازدواج نکرده بود، تصمیم گرفت دکترای خود را بگیرد. بعد از بازنشستگی، در هند دانشجوی دکترا شد و همین رفت و آمدها به زندگی اش معنای زیبای بخشید. دیگر یک دختر تنها نبود، معاشران خود را داشت و مشغول تحقیق و بررسی بود. سفرهای علمی خود را داشت و زندگی اش را به طور کلی عوض کرد.
خانم مطلقه ای هم بودند که دنبال رشد تحصیلی یا شغل جدید رفتند. مثلا خانمی استاد دانشگاه بود اما بعد از طلاق و بازنشتگی چون خیلی به شیرینی پزی و آشپزی علاقه داشت صبحانه خوری کوچکی بر پا کرد و با علاقه مشغول به کار شد و در این سن به خاطر شغل جدید و مشغله بسیار، به زندگی اش هدفی جدید بخشید.
زن های بیوه، شبیه زنان مطلقه هستند اما زنان مطلقه به خاطر سختی های ازدواج قبلی از ایجاد رابطه می ترسند ولی بیوه ها به خاطر حس وفاداری تنهایی را متحمل می شوند اما همان آسیب ها را دارند و برای ارتباط برقرار کردن جدید به مشکل بر می خورند.
توصیه ای برای این زنان دارید تا بتوانند به عزت نفس خود کمک کنند؟
دکتر:
همه انسان ها میل به ازدواج دارند، چه مرد و چه زن. انسان را مثل کالا نگاه نکنیم مثل کفش که اگر یک بار استفاده شد دورش بیندازیم.
انسان کالا نیست که مهر باطل بخورد. هر زن و دختری قابلیت و لیاقت داشتن ارتباطی خوب و امن را دارد؛ جامعه هم باید شرایط ازدواج را برای همه فراهم کند.
نظرات شما عزیزان: